۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

صدای شکستن


زندان که بودم آموختم کارم را به امید دیگران وا نگذارم ...
آموختم سلول انفرادی نه چار دیوار که دیوار کشیده در مغزهامان است ...
و آموختم که هر گز و هر گز یک دست صدا نخواهد کرد ...
حتی صدایِ شکستن !

هیچ نظری موجود نیست: