۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

اعلام وضعیت قیرمیزی


... این محمودخان هم حالش دارد سرجایش می آید، زمانی که جیک جیک مستونش بود و سفر به باغ و بستونش بود، و ناو وینسنت و آیزنهاور و لینکلن و کندی و بقیه روسای جمهور آمریکا داشتند وسط تنگه هرمز گل کوچک بازی می کردند، می گفت: "جنگ؟ کدوم جنگ؟ اینها همه اش شایعه است." به گزارش یک فقره از وب سایت های طرفدار احمدی نژاد تیم رئیس جمهور، معروف به تیم ملی اجنه و دعوا، اعلام کردند که " حوادث پیش رو مثل جنگ هشت ساله خواهد بود." البته با چند تفاوت: 1) سی سال قبل عده ای با وزن متوسط پنجاه کیلو فرمانده سپاه بودند مثل همت و باکری که اگر تمام زندگی شان را می فروختند، بدهی موتورسیکلت شان را نمی توانستند بدهند، حالا یک مشت موجود دویست کیلویی که هر کدام صد تا شرکت تجاری دارند و بچه هاشان مثل ماهی قزل آلا همه جای دنیا اعم از لندن و پاریس تخم ریزی شده و مشغول رشد هستند، قرار است فرماندهی سپاه را بکنند. 2) سی سال قبل تنها عملیات موفق بزرگ نظامی ایران عملیات بیت المقدس و فتح المبین بود که 52 درصد رزمندگانشان داوطلب بودند و نصف شان الآن یا زندان رفتند یا از هر چه سیاست است حال شان به هم می خورد، امروز حکومت صدهزار نفر را نمی تواند به خیابان بیاورد، چه برسد به اینکه دو میلیون داوطلب به جبهه بروند، اصلا. 3) سی سال قبل، خوب یا بد، غلط یا درست، یک آیت الله خمینی بود که وقتی با همان لهجه دهاتی اش می گفت "بروند آزاد کنند این آبادان را لاکن" یک میلیون نفر می رفتند و لاکن آبادان را آزاد می کردند، حالا برادر رئیس جمهور به داداشش می گوید منحرف و پسر رهبر به اتهام ترور پدرش تحت تعقیب است، آقا برای بزم شاعرانه به شاعر می گوید شعر بخوان، شاعر ناز می کند و نمی خواند، می خواهند به مردم بگویند برای رزم بروند، صد سال سیاه. 4) سی سال قبل، ایران کرم ریخته بود یا نه کاری نداریم، ولی به هر حال عراق با هفت تا لشگرش با صد تا دولت پشت سرش حمله کرده بود و دست صدام وسط خشتک مردم دزفول بود، حالا همه کرم ها را احمدی نژاد و نقدی و آقا ریختند، آخرش به مردم می خواهند چه مظلومیتی را ثابت کنند، عمرا. 5) آبادان و خرمشهر محاصره بود ملت لر و ترک با برنوی درب داغان و تفنگ ام یک عهد شاه وزوزک با تانک چیفتن می جنگیدند و در جنگ تانک به تن شرکت می کردند، می گفتند از ناموس کشورمان دفاع می کنیم، حالا سپاه به اندازه تمام خاورمیانه موشک شهاب یک و دو و سه و چهار، بشمار برو بالا دارد تا موشک های روسی و تانک چینی، یک گلوله در می کنند، 34 نفر از فرماندهان سپاه می روند ملاء اعلی، با همین ریش می خوای بری تجریش؟ 6) همین الآن اگر وسط بساط عرقخوری وسط محله ردلایت آمستردام، در حال بنگ کشیدن، اگر یک ایرانی فحش بدهد به کسانی که در جنگ شهید شدند، طرف مقابل جرش می دهد، الآن اگر صدتا بسیجی را بیندازند توی چرخ گوشت، پدرشان می گوید از دست این تخم جن راحت شدیم. 7) موسوی که هرکجا هست خدایا به سلامت دارش، فرض کن بد، موسوی عاشق دوران طلایی امام خمینی، موسوی فرض کن چیزچیز می کرد، باز هم هزار عیب که داشت، یک حسن داشت که حتی آدمی که عقل اش را می گذارد زیر پایش مثل فریبرز خان یا خیلی اقتصاد دانان دیگر، معتقدند تنها کسی بود که ایران را در شرایط جنگی از نظر اقتصادی خوب اداره کرد، حالا یارو چهارصد میلیارد دلار را داده به فاک فنا، تازه قرار است بودجه هفتمین سال ریاست جمهوری اش را با دوماه تاخیر و با چهل درصد کسری بودجه بدهد. نماینده مجلس هم تازه بعد از شش سال نفت صد دلاری می گوید قرار است برویم شعب ابی طالب برای جلوگیری از گرسنگی سنگ ببندیم به شکم مان. بقول لات های عهد هزار و سیصد و درشکه "طرف یه مثقال گه تو شکمش نیست، می خواد برینه به شمس العماره." 8) سی سال قبل حکومت بد بود، خرافاتی بود، دینی بود، مستبد بود، هر چه بود دزد و فاسد نبود، هیچ انسان شریفی حتی در جنگ میهنی هم از یک حکومت دزد و فاسد دفاع نمی کند. جیک ثانیه تاریخ جهان را بخوانید تا من برگردم بعدا بیشتر توضیح بدهم.

۱ نظر:

Unknown گفت...

خیییلی باحال بود.اینو یعنی ابراهیم نبوی نوشته.پس چرا اسمش نبود؟